
سوره حج آیه 41
الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ
همانان كه اگر آنان را در زمين قدرت و تمكّن دهيم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىپردازند، و مردم را به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى زشت بازمىدارند؛ و عاقبت همه كارها فقط در اختيار خداست.
مستند تاویل
حسكانى، عبيدالله بن عبدالله
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ الْآيَةَقَالَ: فِينَا وَ اللَّهِ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ[1]
عن أبي جعفر- عليه السّلام- في قوله- عزّ و جلّ-: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ. قال: هذه [الآية] لآل محمّد. المهديّ و أصحابه، يملّكهم اللّه مشارق الأرض و مغاربها، و يظهر الدّين. و يميت اللّه- عزّ و جلّ- به و بأصحابه البدع و الباطل، كما أمات السّفهة الحقّ. حتّى لا يرى أثر من الظّلم. وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ. وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ. وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ.[2]
عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ يَقُولُ: يَا أَيُّهَا النَّاسُ نَحْنُ الَّذِينَ وَعَدَكُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ الْآيَةَ.[3]
المیزان:” اين آيه توصيف ديگرى است از مؤمنين كه در اول آيات نامشان را برد (إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ (38)
(البته اين توصيف توصيف مجموع است از جهت مجموعيت و به عبارت سادهتر: توصيف نوع مؤمنين است و كار به فرد فرد آنان ندارد چون ممكن است فردى از آنان واجد اين اوصاف نباشد.
مراد از ” تمكين آنان در زمين” المیزان
و مراد از” تمكين آنان در زمين” اين است كه ايشان را در زمين نيرومند كند، به طورى كه هر كارى را كه بخواهند بتوانند انجام دهند، و هيچ مانعى يا مزاحمى نتواند سد راه آنان شود.[4]
” مكنا” از ماده” تمكين”، و” تمكين” به معنى فراهم ساختن وسائل و ابزار كار است، اعم از آلات و ادوات لازم يا علم و آگاهى كافى و توان و نيروى جسمى و فكرى.[5]
علت انتخاب نماز و زکات
و اگر از ميان همه جهات عبادى، نماز و از ميان همه جهات مالى، زكات را نام برد، بدين جهت است كه اين دو در باب خود (عبادات) عمده هستند.
مراد از مومنین
و وقتى صفت مؤمنين مذكور در صدر آيات اين باشد، و مراد از اين صفت نيز آن باشد كه در صورت داشتن قدرت و اختيار، اجتماعى صالح به وجود مىآورند، و از سوى ديگر حكم جهاد هم مخصوص به يك طايفه معينى نباشد نتيجه مىگيريم كه پس مراد از” مؤمنين” عموم مؤمنين آن روز، بلكه عامه مسلمين تا روز قيامت است، و اين خصيصه و طبع هر مسلمانى است، هر چند كه قرنها بعد به وجود آيد.
جامعه صالحى براى اولين
جامعه صالحى كه براى اولين بار در مدينه تشكيل شده و سپس تمامى شبه جزيره عربستان را گرفت، عالىترين جامعهاى بود كه در تاريخ اسلام تشكيل يافت، جامعهاى بود كه در عهد رسول خدا (ص) در آن جامعه نماز به پا مىشد، زكات داده مىشد، امر به معروف و نهى از منكر مىشد، و اين جامعه به طور قطع سمبل و مصداق بارز اين آيه است و حال آنكه مىدانيم كه در تشكيل چنين جامعهاى انصار عامل مهم بودند نه مهاجرين.
” وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ” المیزان
و جمله” وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ” تاكيد وعده نصرتى است كه قبلا داده بود، (وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ (39))
و نيز چيره كردن مؤمنين است بر دشمنان دين كه به ايشان ظلم كرده بودند.[6]
و در پايان آيه مىفرمايد:” و پايان همه كارها از آن خدا است” (وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ).
يعنى همانگونه كه آغاز هر قدرت و پيروزى از ناحيه خدا مىباشد سرانجام نيز تمام اينها به او باز مىگردد كه” إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ”.[7]

[1] – شواهد التنزيل لقواعد التفضيل ج1 ص 522
[2] تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب ج9 112
قمى مشهدى، محمد بن محمدرضا، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، 14جلد،
[3] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل ج1 523
حسكانى، عبيدالله بن عبدالله،
[4] – ترجمه تفسير الميزان ج14 ص 547
[5] تفسير نمونه ج14 ص 118
مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد،
[6] طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ايران – قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش.
[7] تفسير نمونه ج14 ص 118
مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد،